چالشها و فرصتهای آموزش مهارتهای زندگی و تربیت مربیان چیست؟ آموزش مهارتهای زندگی یکی از مهمترین ارکان تربیتی و اجتماعی در دنیای امروز است. این مهارتها شامل تواناییهایی همچون خودمراقبتی، مدیریت هیجان، برقراری ارتباط مؤثر، تصمیمگیری، حل مسئله و سازگاری با شرایط اجتماعی میشوند. بدون شک، برای کودکان با نیازهای ویژه از جمله کودکان دارای اختلال طیف اتیسم، اهمیت این آموزش دوچندان است؛ چرا که این گروه از کودکان در زمینههای ارتباطی، رفتاری و اجتماعی با چالشهای متعددی مواجه هستند.
در این میان، تربیت مربیان متخصص که بتوانند بهطور علمی و هدفمند آموزش مهارتهای زندگی را ارائه دهند، ضرورتی انکارناپذیر است. «آموزش مهارتهای زندگی و تربیت مربیان» نهتنها موجب ارتقای کیفیت زندگی فردی و اجتماعی کودکان میشود، بلکه آثار مثبت و بلندمدتی بر خانواده و جامعه بر جای میگذارد.
آموزش مهارتهای زندگی و تربیت مربیان
فرایند تربیت مربیان با موانع و دشواریهایی همراه است. در ادامه به بررسی اصلیترین چالشها میپردازیم :
- کمبود منابع آموزشی استاندارد: نخستین چالش، کمبود منابع آموزشی استاندارد و بومیسازیشده است؛ بهگونهای که بسیاری از دورههای آموزشی از الگوهای ترجمهشده استفاده میکنند و کمتر به شرایط فرهنگی و اجتماعی ایران یا جوامع مشابه توجه دارند.
- ضعف در آموزش عملی: آموزش مربیان گاهی بیشتر نظری است و در زمینهی کار عملی با کودکان، تمرین کافی وجود ندارد.
- محدودیت امکانات و تجهیزات: در بسیاری از دورهها ضعف آموزشهای عملی به وضوح قابل مشاهده هستند. عموما مباحث نظری غالباند و فرصتی برای تمرین و تجربهی واقعی مربیان فراهم نمیشود. محدودیت امکانات و نبود ابزارهای کمکآموزشی نیز از موانع دیگر است.
- فقدان نیروی متخصص: کمبود نیروی متخصص (کمبود استادان و مدرسانی)در حوزهی آموزش مهارتهای زندگی باعث میشود کیفیت برنامههای آموزشی کاهش یابد.
- چالشهای روانی و فرسودگی شغلی: کار با کودکان نیازمند انرژی و صبر فراوان است و بدون حمایت روانی، مربیان دچار فرسودگی میشوند.
- ضعف در همکاری میان خانواده و مربی: اگر آموزش مربی با سبک زندگی خانواده هماهنگ نشود، اثرگذاری آموزش را بهشدت کاهش مییابد.
چالشهای خاص در تربیت مربیان کودکان اتیسم
آموزش مهارتهای زندگی برای کودکان اتیسم، به دلیل ماهیت خاص این اختلال، چالشهای مضاعفی دارد.
۱) تنوع بالای نیازها: تنوع بالای نیازهای این کودکان است به این معنا که هر کودک پروفایل رفتاری و توانمندی منحصربهفردی دارد و نمیتوان یک برنامهی یکسان برای همه اجرا کرد.
۲) ارتباط و تعامل پیچیده: دشواریهای ارتباطی و حسی کودکان اتیسم مربیان را ملزم میکند تا در روشهای ارتباط غیرکلامی و تعامل اجتماعی مهارتهای ویژهای داشته باشند.
۳) لزوم آشنایی با مداخلات تخصصی: مربیان باید با مداخلات تخصصی مانند ABA، TEACCH و برنامههای یکپارچگی حسی آشنا باشند.
۴) نیاز به صبر و مدیریت بحران: مدیریت رفتارهای چالشبرانگیز نظیر پرخاشگری یا خودآزاری نیز از مهمترین وظایف آنهاست.
۵) ضرورت همکاری چندرشتهای: همکاری چندرشتهای با روانشناس، کاردرمانگر و گفتاردرمانگر برای موفقیت آموزش مهارتهای زندگی ضروری است، اما تحقق این هماهنگی در عمل کار آسانی نیست.
فرصتهای تربیت مربیان برای آموزش مهارتهای زندگی
- ارتقای کیفیت زندگی کودکان: نخستین فرصت ارتقای کیفیت زندگی کودکان است؛ چرا که آنان با یادگیری مهارتهای اساسی، استقلال بیشتری در امور شخصی، اجتماعی و تحصیلی پیدا میکنند.
- توانمندسازی خانوادهها: دومین فرصت، توانمندسازی خانوادههاست. مربیان متخصص میتوانند والدین را راهنمایی کنند تا آموزشها در خانه تداوم یابد و پیوستگی بیشتری ایجاد شود.
- ایجاد فرصتهای شغلی: تربیت مربیان همچنین زمینهای برای ایجاد فرصتهای شغلی پایدار در مراکز توانبخشی، مدارس و سازمانهای مردمنهاد فراهم میکند.
- افزایش آگاهی اجتماعی: افزون بر این، حضور مربیان آگاه در جامعه موجب افزایش سطح درک و آگاهی عمومی نسبت به کودکان اتیسم میشود.
- کاهش هزینههای بلندمدت: آموزش مهارتهای زندگی به کودکان با نیازهای ویژه باعث میشود در بزرگسالی استقلال بیشتری داشته باشند و کمتر به حمایتهای دائمی نیازمند باشند.
ضرورت تربیت مربیان برای آموزش مهارتهای زندگی
- آموزش مهارتهای زندگی بخشی جداییناپذیر از فرایند رشد: آموزش این مهارتها بهویژه در گروه کودکان اتیسم ضرورتی بنیادین است. در نبود چنین آموزشهایی، این کودکان در بزرگسالی با مشکلات جدی در استقلال فردی، مشارکت اجتماعی و اشتغال روبهرو خواهند شد.
- تربیت مربیان متخصص به خانوادهها نیز کمک میکند: آگاهانه و هدفمندتر با فرزند خود ارتباط برقرار کنند و با رفتار آگاهانه و آموزش فرزند خود مانع از وابستگی شدید و عدم استقلال آنان شوند. از سوی دیگر این آموزشها نهتنها نیازهای آموزشی کودکان را برطرف میسازد، بلکه موجب میشود تا خانواده فشارهای عاطفی و روانی کمتری تجربه کنند.
- به معنای سرمایهگذاری در آینده: در سطح کلان، تربیت این مربیان یک سرمایهگذاری اجتماعی محسوب میشود که آیندهای بهتر و کمهزینهتر را برای جامعه رقم میزند.
اهداف اصلی تربیت مربیان در آموزش مهارتهای زندگی
این اهداف میتوان در چند محور اصلی خلاصه کرد:
- توانمندسازی کودکان برای زندگی مستقلتردر زمینههای شخصی و اجتماعی از طریق ایجاد مهارتهای خودمراقبتی شامل بهداشت فردی، تغذیه و مدیریت زمان.
- تقویت مهارتهای ارتباطی و اجتماعی با همسالان، خانواده و جامعه.
- کاهش شکاف میان کودک و محیط اجتماعی از طریق آموزش روشهای سازگاری.
- افزایش اعتمادبهنفس و عزتنفس در کودکانبا اختلال طیف اتیسم.
نقش مربیان در زندگی کودکان با نیازهای ویژه
مربیان آموزش مهارتهای زندگی نقشی چندبعدی در زندگی کودکان ایفا میکنند. آنها نهتنها معلم و راهنمای کودک در مسیر یادگیری هستند، بلکه الگویی برای رفتارهای مثبت و انگیزهبخش نیز محسوب میشوند. از سوی دیگر، مربیان با ایجاد حمایت روانی به کاهش اضطراب و ترس در کودکان کمک میکنند. آنان پل ارتباطی مؤثری میان خانواده و مراکز آموزشی هستند و آموزشهای کلیدی را به والدین منتقل میسازند. مهمتر از همه، این مربیان مسیر آیندهی کودکان را هموار میکنند؛ چرا که با آموزش صحیح، کودک میتواند به استقلال نسبی برسد و در جامعه نقش فعالتری ایفا کند.
نتیجهگیری
در مجموع، «آموزش مهارتهای زندگی و تربیت مربیان» نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی جدی برای نظام آموزشی و اجتماعی است؛ بهویژه هنگامی که موضوع کودکان با نیازهای ویژه و اتیسم مطرح باشد. چالشهای موجود در این مسیر اگرچه جدیاند، اما در برابر فرصتهای ارزشمندی که ایجاد میشوند، رنگ میبازند. تربیت مربیان متخصص، موجب ارتقای کیفیت زندگی کودکان، توانمندسازی خانوادهها، افزایش آگاهی اجتماعی و کاهش هزینههای بلندمدت جامعه میشود. هدف نهایی این فرایند، ساختن نسلی توانمندتر، مستقلتر و مشارکتپذیرتر است. در نهایت، میتوان گفت که مربیان آموزش مهارتهای زندگی، ستونهای اصلی بنای آیندهای روشن برای کودکان با نیازهای ویژه و جامعهی انسانی به شمار میروند.