نتایج تحقیقات نشان می دهد بزرگسالان اتیسم با ضریب هوشی متوسط، فراوانی بالایی از وسواسها و اجبارها را گزارش کرده اند.
وسواس و اجبار هر دو در بزرگسالان اتیسم با عملکرد بالا، شایع و با سطوح قابل توجهی از پریشانی همراه هستند.
رفتارهای به ظاهر وسواسی و تکراری یکی از ویژگی های اصلی اختلالات طیف اتیسم است. این علائم زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهند اما اطلاعات کمی در مورد نحوه مقایسه آنها با علائم تجربه شده توسط افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری جبری وجود دارد.در مطالعه قبلی که به این موضوع پرداخته بود مک داگل و همکاران (مرجع مک داگل، کرش و گودمن ۱۹۹۵) مقیاس وسواس اجباری ییل-براون و چک لیست علائم را بر روی ۵۰ فرد اتیسم و ۵۰ فرد همسان با وسواس فکری عملی اجرا کردند.
در این پژوهش افراد اتیسم کمتر که افکار وسواسی، نظافت،بررسی و شمارش علائم را گزارش کردند، اما احتمال بیشتری داشت که رفتارهای تکراری، احتکارکردن، لمس کردن، ضربه زدن و رفتارهای آسیب رسان به خود را نسبت به شرکت کنندگان مبتلا به وسواس فکری عملی گزارش کنند. طبق این پژوهش افکار و رفتارهای تکراری در اتیسم به طور قابل توجهی با وسواس فکری عملی متفاوت است. با این حال از آنجایی که ۵۰ درصد از نمونه افراد اتیسم بهره هوشی کمتر از میانگین داشتند و یا بی کلام بودند و قادر به گزارش دادن نبودند به همین دلیل مشخص نیست که آیا این بیماران علائم دیگری (مثلاً وسواس) داشتند یا خیر.
شدت و علائم وسواس فکری اجباری:
شدت و انواع علائم وسواس اجباری اندازه گیری شد. برای هدف این مطالعه، مهم بود که فقط وسواسها و اجبارهای واقعی ثبت شوند و تلاش برای تمایز آنها از رفتارها و علایق کلیشهای که معمولاً توسط افراد اتیسم نشان داده میشوند، انجام شد.
در ابتدای مصاحبه، از هر شرکت کننده اتیسم پرسیده شد که منظور از وسواس چیست؟ از شرکتکنندگانی که تعریفی منطبق با یک علامت وسواسی اجباری ارائه کردند، خواسته شد تا تجربیات مشابهی را که داشتند، گزارش کنند.
اگر شرکتکنندهای وسواس را بهعنوان چیزی که خیلی به آن علاقهمند است تعریف میکرد. آزمون گیرنده به او می گفت ممکن است که چنین باشد، اما توضیح می داد که مصاحبه در مورد نوع دیگری از وسواس است سپس یک تعریف مشخص از وسواس ارائه می دهد و از شرکت کننده دوباره خواسته می شود تا تجربیات خود را گزارش کند. اگر شرکتکننده هیچ وسواسی نداشت یا سوالی را متوجه نشد، نمونهای از یک نشانه معمولی وسواس اجباری توضیح داده می شود. علائم تنها در صورتی رتبه بندی می شوند که باعث ایجاد درجاتی از ناراحتی و تداخل با زندگی روزمره فرد شوند.
نتایج تحقیقات نشان می دهد بزرگسالان اتیسم با ضریب هوشی متوسط، فراوانی بالایی از وسواسها و اجبارها را همانطور که در نامگذاریهای استاندارد تعریف شدهاند بهعنوان تجربه مزاحم ناراحتکننده و وقتگیر گزارش کردند. فقط وسواس جسمانی، تکرار و بررسی مناسک به طور قابل توجهی در یک گروه وسواس فکری عملی جنسیت همسان بیشتر بود.
یک چهارم از گروه اتیسم همچنین معیارهای رسمی تشخیصی را برای وسواس فکری عملی را برآورده کردند. هنگامی که این گروه که ترکیب اتیسم با وسواس فکری عملی با گروه وسواس فکری عملی از نظر نوع علائم مقایسه شدند، وسواس جسمی به طور قابل توجهی در گروه وسواس فکری عملی و وسواس جنسی در گروه اتیسم و به اضافه وسواس فکری عملی بیشتر گزارش شد. نویسندگان فرض کردند که این را می توان با بهره هوشی عمومی و توانایی های کلامی زیر متوسط گروه اتیسم توضیح داد.